این کودکان همچنین با افزایش 39 درصدی خطر ابتلا به اختلالات موتور روبرو هستند که البته این اختلاف میان دو گروه از نظر آماری معنیدار نبوده است.
به هر حال، خطر مطلق تجمعی برای کودکانی که به اختلالات گفتاری یا زبانی مبتلا میشوند، بسیار کم خواهد بود. به عبارت دیگر، 87/0 درصد در گروه SSRI، در مقایسه با 61/0 درصد در گروه کنترل.
محققان همگی بر این موضوع متفقالقول هستند که مشکلات مرتبط با زبان/گفتار تواتر بسیار اندکی دارند و این سوال را مطرح میکنند که چرا این ارتباطها برای اختلالات خاصی یافت شده اما برای بقیه موارد، خیر. در واقع این سوال پرسیده میشود که آیا چیز خاصی درباره نورومودولاسیون سروتونرژیک در دوران حساس رشد و تکامل وجود دارد که به عنوان یک عامل مخدوش کننده برای بدتنظیمی یک عملکرد نورورفتاری عمل میکند و برای دیگری خیر؟ با این اوصاف، چالشهای زیادی در مورد کاربردهای بالینی یافتههای به دست آمده وجود ندارد.
هدف این تیم تحقیقاتی آن بوده که نگاهی فراتر از قبل به پیامدهای روانی درمان با ضدافسردگیها در مادران باردار داشته باشد.
جزئیات مطالعه
محققان در این مطالعه با استفاده از بانک دادهای کوهورت پزشکی فنلاند، به مقایسه 15 هزار و 596 نوزادی که مادرانشان در دوران بارداری SSRIs مصرف کرده بودند، 9 هزار و 537 نوزادی که مادرانشان مبتلا به اختلالات روانپزشکی مرتبط با افسردگی بودند اما در دوران بارداری از SSRIs استفاده نکرده بودند و 31 هزار و 207 نوزادی که در گروه کنترل قرار گرفتند، پرداختند.
بروز تجمعی اختلالات تکاملی عصبی در این نوزادان از بدو تولد تا 14 سالگی ردیابی شد. از این کودکان، 9/50 درصد پسر و 6/86 درصد آنها 9 ساله یا کمتر بودند. در مجموع، میانگین سنی کودکان در زمان تشخیص اختلالات زبانی/گفتاری و آموزشی 3 تا 4 سال گزارش شد. میانگین سنی آنها در زمان تشخیص اختلالات موتور نیز 7 سالگی بوده است.
یکی از محدودیتهای این مطالعه، فقدان اطلاعات مربوط به شدت افسردگی مادران به عنوان یک عامل مخدوش کننده بالقوه اندازهگیری نشده بود که جزو ماهیت مطالعات مشاهدهای است و قابل برطرف شدن هم نیست.
محققان در آنالیزهای خود دریافتند حتی اگر تحلیلها به زنانی محدود شود که تشخیص افسردگی در آنها مسجل بوده، ارتباط میان مصرف SSRIs در بارداری و بروز اختلالات زبانی / گفتاری در نوزادان ضعیف (نسبت خطر: 37/1) اما معنیدار است.
محقق ارشد این مطالعه میگوید نقش علایم افسردگی مادری، موضوعی است که محققان امیدوارند بتوانند در آینده مورد بررسی بیشتر قرار دهند.
محققان در آنالیزهای بیشتر دریافتند خطر برای مادرانی که SSRIs مصرف میکنند، بیشتر است، اما جزئیات بیشتری در مورد افسردگی ندارند.
بنابراین در تحقیقات آینده باید اطمینان حاصل شود که افسردگی به عنوان یک عامل مخدوش کننده، کنار گذاشته میشود و علایم مادران مبتلا به افسردگی به دقت تحت نظر گرفته میشود، شاید علایم مادرانی که مجبور به استفاده از SSRIs شدهاند، شدیدتر بوده است.
نتایج یک مطالعه جدید که از سوی محققان فنلاندی در نشریه JAMA Psychiatry منتشر شده، حاکی از آن است که نوزادان متولد شده از مادرانی که در دوران بارداری از مهارکنندههای بازجذب انتخابی سروتونین یا SSRIs استفاده کردهاند، در معرض خطر بیشتر اختلالات گفتاری و زبان قرار دارند. این یافتهها حاکی از آن است که نوزادان مادرانی که 2 نوع یا بیشتر از داروهای SSRIs را در دوران بارداری مصرف کردهاند، در مقایسه با نوزادانی که مادرانشان از این دسته از داروها مصرف نکردهاند، 63 درصد بیشتر در معرض خطر بروز اختلالات گفتاری یا زبان قرار میگیرند. نسبت خطر در این میان 63/1 محاسبه شده که از نظر آماری نیز معنیدار و قابل توجه است.
این کودکان همچنین با افزایش 39 درصدی خطر ابتلا به اختلالات موتور روبرو هستند که البته این اختلاف میان دو گروه از نظر آماری معنیدار نبوده است.
به هر حال، خطر مطلق تجمعی برای کودکانی که به اختلالات گفتاری یا زبانی مبتلا میشوند، بسیار کم خواهد بود. به عبارت دیگر، 87/0 درصد در گروه SSRI، در مقایسه با 61/0 درصد در گروه کنترل.
محققان همگی بر این موضوع متفقالقول هستند که مشکلات مرتبط با زبان/گفتار تواتر بسیار اندکی دارند و این سوال را مطرح میکنند که چرا این ارتباطها برای اختلالات خاصی یافت شده اما برای بقیه موارد، خیر. در واقع این سوال پرسیده میشود که آیا چیز خاصی درباره نورومودولاسیون سروتونرژیک در دوران حساس رشد و تکامل وجود دارد که به عنوان یک عامل مخدوش کننده برای بدتنظیمی یک عملکرد نورورفتاری عمل میکند و برای دیگری خیر؟ با این اوصاف، چالشهای زیادی در مورد کاربردهای بالینی یافتههای به دست آمده وجود ندارد.
هدف این تیم تحقیقاتی آن بوده که نگاهی فراتر از قبل به پیامدهای روانی درمان با ضدافسردگیها در مادران باردار داشته باشد.
منبع: Medpage Today
نظرات بسته است