نتایج یک مطالعه جدید حاکی از آن است که برای زنانی که به یائسگی زودهنگام رسیدهاند و از علایم منوپوز مانند گرگرفتگی عرق شبانه، بیخوابی و تحریکپذیری رنج میبرند، تجویز استروژن با دوز کم، درمان بسیار موثر و اثربخشی خواهد بود. این پروژه تحقیقاتی با عنوان Kronos Early Estrogen Prevention Study یا keeps به مقایسه اثربخشی دو فرم از هورموندرمانی بر علایم منوپوز با پلاسبو در مدت زمان 4 سال پرداخته و نتایج آن در The North American Menopause Society, Menopause منتشر شده است.
اغلب زنانی که در سنین حوالی یائسگی قرار دارند، با علایم مختلفی از منوپوز دست و پنجه نرم میکنند. شروع یا افزایش قابل ملاحظه علایم وازوموتور (گرگرفتگی و عرق شبانه) را تا 85 درصد زنان منوپوز گزارش میکنند. هرچند ارتباط میان سطوح پائین استروژن و علایم وازوموتور به خوبی مشخص شده، مطالعات اندکی ارتباط میان هورمونها و علایم کمتر شایع را، مانند خلق افسرده، بیخوابی و تحریک پذیری بررسی کردهاند و مطالعات اندکی نیز رژیمهای هورموندرمانی را در طولانیمدت مورد ارزیابی قرار دادهاند.
مطالعه KEEPS، یک کارآزمایی بالینی چندمرکزی است که برای مقایسه اثرات استروژنهای کونژوگه خوراکی با دوز کم با فرم استرادیول ترانسدرمال در مقابل پلاسبو، بر پیامدهای قلبیعروقی در زنانی که به تازگی منوپوز شدهاند، طراحی و اجرا شده است. در این مطالعه 727 زن 42 تا 58 سال شرکت داشتند که در طول 3 سال آخر دوره قاعدگی خود بهطور تصادفی به گروههای دریافت کننده استروژنهای کونژوگه خوراکی 45/0 میلیگرم یا استرادیول ترانسدرمال 50 میکروگرمی، هر دو گروه همراه با پروژسترون میکرونیزه شده 200 میلیگرمی به مدت 12 روز برای هر کدام، یا پلاسبو تقسیم شدند.
همه شرکت کنندگان چکلیست علایم منوپوز را پیش از تصادفی سازی شدن و سپس مجددا در ماههای 6، 12، 24، 36 و 48 ماه کامل کردند. علایم منوپوز توسط خود افراد ارزیابی شده و فقط شامل علایم کنونی گرگرفتگیها، عرقهای شبانه، بیخوابی، و تحریکپذیری میشد.
در غربالگری اولیه، 44 درصد افراد از گرگرفتگیهای متوسط تا شدید شاکی بودند. در ماه 6، این رقم به 3/28 درصد در گروه پلاسبو 4/7 درصد در گروه استرادیول ترانس درمال و 2/4 درصد در گروه استروژنهای کونژوگه خوراکی رسید. از سوی دیگر، شکایت عرقهای شبانه در حد متوسط تاشدید در ابتدای مطالعه توسط 35 درصد شرکت کنندگان گزارش شد، اما در ماه 6، این رقم به 19 درصد در گروه پلاسبو، 3/5 درصد در گروه استرادیول ترانسدرمالو 7/4 درصد برای استروژنهای کونژوگه خوراکی رسید. این میزان کاهش معنیدار علایم درتمام طول مطالعه و در همه گروههای درمانی به قوت خود باقی ماند.
بیخوابی و تحریکپذیری نیز در همه گروههای درمانی پس از 6 ماه کاهش داشت. کاهش متوسطی در میزان رخداد بیخوابی در هر دو گروه درمانی فعال، در مقایسه با پلاسبو دیده میشد، در حالی که استروژنهای کونژوگه خوراکی درماههای 36 و 48 نسبت به پلاسبو برتری قابل توجه و استرادیول ترانسدرمال نیز درماه 48 بر پلاسبو برتری داشت. تحریکپذیری تحت تاثیر هیچ یک ازدرمانهای هورمونی قرار نگرفت و بهبود نیافت.
بهطور کلی میتوان اینطور نتیجهگیری کرد، زنانی که درابتدای مطالعه علامتهای عرق شبانه و گرگرفتگی را بسیار زیاد گزارش میکردند، بهبودی قابل توجهی را در تواتر و شدت گرگرفتگی با مصرف دوزهای کمتر استروژنهای کونژوگه خوراکی یا استرادیول ترانسدرمالاحساس کردند و این بهبودی درطول 4 سال نیز به قوت خود باقی ماند. بنابراین، میتوان گفت دوزهای کمتر موثر هستند و باید زمانی که پزشکان به دنبال یافتن دوز مناسب، نوع درمان، و طول درمان برای زنان هستند، با توجه به نیازها و مسایل پزشکی آنها، درنظر گرفته شوند.
این مطالعه، برای نخستین بار است که علایم منوپوز را در طولانیمدت، بوسیله رژیمهای درمانی و نحوه مصرف دارو در زنانی که انواع مختلف درمان را با استروژن دوز کم دریافت میکنند در ترکیب با پروژسترون میکرونیزه شده خوراکی بررسی میکند. بهطور کلی، هورمون درمانی با استروژنهای کونژوگه خوراکی یا استرادیول ترانسدرمال در برطرف کردن علایم شایه منوپوز (گرگرفتگی و عرق شبانه) بسیار اثربخش است و تفاوت اندکی میان این دو روش درمانی دیده شد. همچنین کاهش مشخصی در شدت متوسط تا شدید علایم منوپوز دیده شد. البته دیگر علایم از جمله بیخوابی و تحریکپذیری کمتر تحت تاثیردرمان قرار گرفتند.
نظرات بسته است