داروهای کاهنده کلسترول، دیابت به بار می آورند

7
1185

داروهای کاهنده کلسترول، دیابت به بار می آورند
نتایج یک مطالعه جدید که در JAMA منتشر شده، نشان میدهد واریانتهای ژنتیکی خاص که مرتبط با کلسترول LDL کاهش یافته است و همین واریانتها هستند که بوسیله استاتینها و دیگر داروهای کاهنده کلسترول تحت تاثیر قرار میگیرند ممکن است خطر بروز دیابت نوع 2 را افزایش دهند.
در این متاآنالیز که بیش از 500 هزار بزرگسال را بررسی کرده، محققان دریافتند واریانتهای نزدیک NPC1L1 و ديگر ژنهاي مرتبط با کاهش LDL-C، با خطر بيشتر ديابت نوع 2 مرتبط بوده، اما خطر بيماري عروق کرونر قلبي کاهش داشته است.
مطالعات متعددي مزاياي داروهاي کاهنده کلسترول را براي سلامت قلب نشان دادهاند، اما بعضي نيز پيشنهاد کردهاند که داروها ممکن است منجر به افزايش وزن و خطر بيشتر ديابت نوع 2 شوند.
اين مطالعه جديد که بوسيله محققان انگليسي دانشگاه کمبريج انجام شده، با شناسايي تعدادي از راههاي ژنتيکي که بوسيله داروهاي کاهنده کلسترول ميانجيگري ميشوند و ممکن است خطر ديابت نوع 2 را افزايش دهند شواهد بيشتري را در مورد اين ارتباط فراهم آورده است. در متاآناليز مذکور، مطالعات بررسي کننده ارتباط ژنتيکي که در اروپا و آمريکا بين سالهاي 1991 و 2016 انجام شدهاند، وارد شدند. محققان در مجموع 50 هزار و 775 فرد مبتلا به ديابت نوع 2 و 270 هزار و 269 نفر شاهد را يافتند که در کنار 60 هزار و 801 بيمار مبتلا به بيماري کرونر قلب و 123 هزار و 504 نفر شاهد آنها قرار دادند.
آناليز نهايي نشان داد افرادي که واريانتهاي ژنتيکي خاص کاهنده کلسترول LDL را نشان ميدهند، يعني واريانتهاي نزديک به NPC1L1، HMGCR و PCSK9 که اهداف داروهاي کاهنده کلسترول هستند، در معرض خطر بيشتر ديابت نوع 2 قرار دارند.
نتايج اين مطالعه نشان داده که مکانيسمهاي چندگانه کاهش کلسترول LDL، از جمله مواردي که بوسيله اهداف مولکولار داروهاي در دسترس کاهنده کلسترول LDL ميانجيگري ميشوند (به طور مثال، استاتينها، ازتيميب ezetimibe و مهارکنندههاي PCSK9) با پيامدهاي نامطلوب متابوليک همراه بوده و خطر بروز ديابت نوع 2 را افزايش ميدهند.
نکته جالب توجه آنکه، اين واريانتهاي ژنتيکي کاهنده کلسترول LDL با خطر کمتر بيماري عروق کرونر قلب همراه است. به عبارت ديگر، از آنجا که ديابت و بيماري قلبي عوامل خطر متعدد و مشترکي دارند، اين نتيجه به دست آمده جالب است که اين واريانتها خطر ديابت را زياد و خطر بيماري قلبي را کاهش ميدهند. مطالعات قبلي نيز افزايش متوسطي را در خطر بروز ديابت نوع 2 مرتبط با استاتيندرماني نشان داده بودند. همچنين، افراد مبتلا به هيپرکلسترولمي فاميليال، که در معرض خطر بالاي بيماري قلبي قرار دارند، به نظر ميرسد با شيوع کمتر ديابت نوع 2 مواجه هستند. محققان معتقدند نتايج به دست آمده، شواهد بيشتري را به يافتههاي پيشين افزوده و درک دانشمندان را در زمينه ارتباط ميان راههاي کاهش کلسترول و خطر بيشتر بروز ديابت افزايش داده است.
معناي يافتهها براي بيماران محقق ارشد اين مطالعه توضيح ميدهد که نبايد به اين زودي منتظر باشيم يافتههاي به دست آمده کار بالين را تغيير دهند و تاثيري در روشهاي درماني بيماراني ايجاد کند که داروهاي کاهنده کلسترول دريافت ميکنند. به عبارت ديگر، توصيههاي درماني براي دريافت استاتينها يا ديگر داروها نبايد تغيير کنند. بلکه بايد پايش بيماراني را که داروهاي کاهنده کلسترول دريافت ميکنند، از نظر عوارض نامطلوب متابوليکي اين دسته از داروها جديتر پيگيري کرد.
نکته ديگر در اين مورد آن است که تحقيقات جديد شايد راهگشاي پيشرفتهاي بيشتر در توليد داروهاي کاهش دهنده کلسترول باشد يعني داروهايي که کلسترول را کاهش دهند، اما خطر ديابت را بيشتر نکنند.
يک از چالشهاي بزرگ در ارتقاي درمانهاي جديد آن است که در عين ايمن بودن، عملکرد و تاثيرگذاري سريعي هم داشته باشند. حال ميتوان با توجه به واريانتهاي ژنتيکي که به طور طبيعي در جمعيت رخ ميدهند، از آنها براي پيشبيني هاي درماني استفاده کرد. با استفاده از اطلاعات ژنتيکي، اميد ميرود که در آينده بتوانيم راههايي را براي کاهش کلسترول و خطر بيماري قلبي، بدون تاثير بر خطر ديابت شناسايي کنيم.

نظرات بسته است