سطح سرمی عناصر کمياب ، ويتامين D و وضعيت اکسيدان در کودکان مبتلا به آسم

0
1150

آسم در دوران کودکی نوعی اختلال تنفسی مزمن است که با افزایش درگیری و واکنش راه های هوایی انسداد ناپایدار جریان هوا و التهاب مزمن مشخص می شود که باعث درگیری ماست سل ، ائوزینوفیل و لنفوسیت های T می گردد. شیوع آسم در سال های اخیر رو به افزایش است. این افزایش را می توان با عوامل محیطی توجیه نمود. این عوامل ،سموم ، عفونت ها ، دود دخانیات و مواد حساسیت زا هستند. منابع سمی شامل استنشاق ذرات فلزی موجود در هوا و مصرف فلزات با مواد غذایی یا آب آشامیدنی و گرد و غبار آلوده و خاک هستند. همچنين مطالعات نشان داده است كه آلودگي هوا، خطر بيماری آسم و خس خس را در سال های اخير افزايش داده است.

نشان داده شده است که بین کاهش مصرف آنتی اکسیدان ها و افزایش شــیوع آسم ارتباط وجود  دارد. عناصر کمیاب و ویتامین D با خاصیت آنتی اکسیدانی و ضد التهابی می توانند سیستم ایمنی بــدن میزبان را تحت تأثیر قــرار دهند. تغییرات رژیم غذایی ممکن اســت جذب عناصر کمیاب و ویتامین D را کاهش دهــد و همچنین منجربه کاهش ریز مغذی های آنتی اکســیدانی شود در نتیجه باعث افزایش آسیب اکسیدانی و ضعف سیستم ایمنی بدن می شود. عناصــر کمیاب در ســاختار آنزیم هــای آنتی اکســیدانی یافت می شــوند. این آنزیــم ها به عنوان بخشــی از سیستم ایمنی بدن نقش دارند و می توانند ژنوم ویروســی را با تنظیم سیستم ایمنی بدن میزبان تغییر دهند. رژیم های غذایی که حــاوی میزان کمی آنتی اکســیدان باشــد ممکن اســت فرد را در برابر گونه های اکسیژن واکنش دهنده، آسیب پذیر کنند. عناصر کمیاب اصلی و ویتامیــن D دارای اثرات تنظیم کننده سیستم ایمنی هستند و بنابراین تأثیر مهمی در روند بهبود عفونت های دستگاه تنفسی دارند. در این مطالعه ، هدف ما آشــکار ســازی سطح ویتامین D ســرم ، ســلنیوم (Se ),منگنز (Mn ) ,پتاسیم(K),سدیم (Na),کروم (Cr) ، کلر (Cl ), آهن (Fe), روی (Zn ), کلســیم(Ca )منیزیم(Mg ), مس (Zn ), ظرفیت آنتی اکســیدان کل (TAS (Total Antioxidant Capacity ، وضعیــت اکســیداتیو کل Total Oxidative Status) TOS)  ، شاخص استرس اکسیداتیو Oxidative Stress Index)OSI ) و ویتامین D در کودکان دچار آسم و گروه سالم و همچنین ارزیابی ارتباط احتمالی بین غلظت پلاســما سیستم اکســیداتیو ، مواد معدنی و ویتامین D می باشد. هدف دوم این است که نشــان دهیم آیا از این ارتباط ها در پیگیری و درمان آسم استفاده می شود یا خیر؟ شناسایی عوامل خطر اضافی برای آسم مهم است زیرا پیشرفت استراتژی های درمانی می تواند در کنترل آسم تاثیرگذار باشد.

مواد و روش ها

در مطالعه حاضر ، گروه آســم شامل پنجاه بیمارد بســتری در بخش کودکان ، بین اکتبر 2015 و اکتبر 2016 می باشد. گروه کنترل شامل پنجاه کودک بود که به پلــی کلینیک کودکان مراجعه کردند. آنها هیچگونه بیماری دســتگاه تنفسی تحتانــی، بیماری مزمن یا حمــلات مکرر خس خس سینه نداشتند.بیمارانــی وارد مطالعه شــدند که در گذشــته تشخیص آسم داشتند . كودكاني كه از ريفلاكس معده ، ســوء تغذيه ، فيبروز كيستيك ، ذات الریه يا هر بيمــاري مزمن ديگر رنج مي برند از مطالعه خارج شــدند. حضور بیماری ها یا شکایات غیر ازآســم در هنگام حمله حاد آســمی ، سابقه تبیا بیماری حاد در 7 روز گذشــته، آسم خفیف و افرادی که مواد معدنی یــا ویتامین D را مصرفکرده بودند نیز از مطالعه حذف شدند.

نتایج

در گروه آسم، سطح سرمي کروم ، سلنیوم، روی و TAS پايين تر بود و ســطح سرمی مس، TOS و OSI بالاتر از گروه شاهد بود. سطح سرمی TAS با OSI ، TOS ، آهن ، مس ، منگنز ، ســلنیوم ، رویارتباط منفی و بــا Se و ویتامین D ارتباط مثبت نشان داد.

بحث

نشان داده شده است که شیوع آسم در سال های اخیر افزایش یافته است. این افزایش توسط برخی از تئوری ها، قابل توضیح اســت: ســبک زندگی غربی ، تغییر عوامل محیطی و عادات غذایی. همچنین مشــخص شده اســت که بین افزایش شیوع آســم و کاهش مصرف آنتی اکسیدان هارابطه مثبت وجود دارد. در مطالعه حاضر ، هدف ما بررســی ارتباط بین ویتامین D ، مواد معدنــی و OSI ، TOS ، TAS در  کودکان مبتلا به آســم بود. اختلاف معنی داری بین گروه آسم و گروه کنترل از نظر سطح سرمیSe ، مــس ، Cr ، روی ، TOS ، TAS و OSI وجودداشت. در گروه آسم، سطح سرمی Cr ، Se ، روی و TAS کمتر بود ، در حالی که سطح سرمی مس TOS و OSI بالاتر بود. پیشنهاد شــده اســت که كاهش دريافت آنتي اكســيدان در رژيم غذايي باعث مي شود راه هاي هوايي ريوي در معرض اكســيژن واكنشــي قرار گيرد ، بنابراين بروز آســم در ســال هاي اخيربا
افزايش اين اتفاق قابل توضیح است. در مــورد (TAS (Total Antioxidant Capacity
ارتباط مســتقیمی با Se و ســطح ویتامین D ورابطه معکوســی بــاFe ، Cr ، Mg ، OSI ، مس ومنگنز وجود داشت. طی آنالیز های صورت گرفتهویتامینD،Cu، Fe و Mn ،پیش بینی کننده های مستقل برای TAS بودند. عدم تعادل اکســیدان-آنتی اکسیدان در آسم و التهاب ناشی از آن می تواند در اشکال مختلف بروز کند. این اتفاق ممکن اســت با افزایش یا کاهش
استرس اکسیداتیو ایجاد شود، بسته به اینکه آیا این تغییرات ناشــی از پاسخ دفاعی(افزایش) و یا خنثی سازی با اکســیدان ها (کاهش) باشد. درصورت کافی بودن ذخایر ، ممکن اســت تغییریایجاد نشود. در مطالعه ما، ســطح پایین TAS و ســطح بالایTOS در کودکان آسم مشــاهده شد. عدم وجود افزایش جبرانی TAS در مقابل افزایش اســترس اکسیداتیو ، ممکن اســت یکی از عوامل تعیین کننده کلینیکال در آسم باشد. برخی مطالعــات حاکــی از تغییــر در فعالیت آنتی اکســیدانی و تشکیل اســترس اکسیداتیو سیستمیک در آسم هستند. عدم تعادل اکسیدان / آنتی اکسیدان ناشی از آنتی اکسیدان های تغییر یافته پلاسما ممکن است در استرس اکسیداتیو و التهاب ریه نقش داشته باشد.
روی (Zn )در بســیاری از فرآیندهای بدن نقش مهمی دارد مانند : تولید انرژی ، ســاخت DNA و RNA ، تنظیم سیستم ایمنی و متابولیسم سلولی. یافته های متفاوتی در مورد رابطه بین روی و آسم وجود دارد، تحقیقات به طور کلی، غلظت کم روی پلاسما در آسم را نشان می دهند و بنابراین مشابهآزمایش ما، آنها نشان می دهند که کودکان مبتلا به آســم در معرض خطر کمبود روی هستند. با این حال ، Malo و همکاران نشــان دادند كه Zn میتواند منجر به آسم شغلی شود. Zn و Se ،دارای خواص آنتی اکســیدانی هستند همچنین کمبود این عناصر باعث تغییر پاســخایمنی Th1 به پاســخ نوع Th2 می شود بنابراین نشــان می دهد که این ویژگی در پاتوفیزیولوژی آســم نقش دارد. کمبود روی و سلنیوم سلول های Th1 را مهار کرده و پاسخ ایمنی از نوع Th2 و Th1 طبیعی را تحریک می کند: نسبت Th2 نا متوازن می شود. همچنین Se و Zn پاسخ ایمنی Th1 را دربرابر عفونت های ویروسی تقویت می کنند. آسم و کمبود روی هر دو با یک تنظیم جدید در تولیدو انتشار ســیتوکین های مختلف التهابی و رفت به سمت پاسخ Th2 ضد التهابی همراه میباشند.آســمی که با کمبود روی همراه باشد به احتمال زیاد باعث افزایش التهاب می شــود. عدم توازنبیــن عملکردهــای Th1 و Th2 در کمبود رویوجود دارد و منجر به کاهش تولید gamma-IFN2-IL و TNFalpha ، می شود. با توجه به این اثرات روی بر روی سیســتم ایمنی بدن ، افراد مبتلا به کمبود روی بیشتر در معرض عفونت های دستگاه تنفسی قرار دارند. ما طبق مقالات ،نشان دادیم كه كودكان مبتلا به آسم ،سطح سرمی روی پایینیدارند و كمبود روی می تواند در پاتوژنز آســم وعفونت های ویروسی تنفســی ،نقش مهمی ایفا كنند. بنابراین مکمل روی و سلنیوم ممکن استمنجر به کنترل بهتر آسم در دوران کودکی شود. مطالعات متعدد گزارش کرده اند که که ســطح سلنیوم خون در بیماران مبتلا به آسم پایین استکه این موضوع در توافق با مطالعه ما اســت. تاثیر مصرف سلنیوم به منظور بهبود علائم بالینی در بیماران مبتلا به آسم مشاهده شد. در یک مطالعه دیگر مشخص شده است که سطح سرمی Se در کودکانی که خس خس می کنند ،کمتر است وبین تعداد حملات خس خس و ســطح سرم Seرابطه منفی وجود دارد. ما دريافتيم غلظت مــس (Cu)درکودکان مبتلا به آســم افزايش پیدا کرده است . مس در تئوریبا حضور در ســدیم دیســموتاز ممکن است در وضعیت آنتی اکسیدانی و در نتیجه عملکرد ریهتأثیر بگذارد. برخی از مطالعات ســطح بالاتری از غلظت مس را در کودکان مبتلا به آســم برونشی
و خس خس عود کننده نشــان می دهند که این موضوع مشابه مطالعه ما می باشد. با این حال ، در مطالعه ای که بر روی کودکان نیجریه انجام شدهاست، سطح مس پلاســما کمتری را در بیمارانمبتلا به آسم نشان داد.ســطح پایین روی و سطح باالی مس در کودکان مبتلا به آسم در بیشتر مقالات گزارش شده است. Uysalol و همکاران گزارش دادند که میزان مس و نسبت مس به روی ســرم، به طور معنی داری بیشتر و سطح ویتامین D و روی در بیماران مبتلا به خس خس عــود کننده به طــور معنی داری پایین تر بود. Kholy-El و همکاران ســطح سرمیروی و مس را در بیماران درماتیت آتوپیک، آسم برونشیال و کنترل سالم ارزیابی کردند و دریافتند که سطح روی پایین تر و سطح مس بالاتر از گروهکنترل است. آنها پیشنهاد کردند که کمبود روی بیماریهای آلرژیک را بدتر می کند و تجویز روی باعث بهبود علائم می شود. در چندین کارآزمایی نشان داده شده است که سطح روی در کودکانی که دچار خس خس عودکننده هستند در مقایسه با کودکان سالم به طور معنی داری پایین تر بود واین سطح سرمی پایین روی می تواند یک عامل خطر برای خس خس در نوزادان باشد. آهن یک عنصر اساســی است و چندین عملکرد مهــم در بــدن انســان دارد. کمبــود و زیاده رویدرمصرف این مــاده معدنی هر دو به عنوان مشکلات مهم سلامتی شناخته می شوند. اگرچهآهن یک عنصر اساسی غذایی برای همه اشکالزندگی اســت ، ازدیاد آهن ممکن اســت باعث بیماری های مختلفی شــود. گفته شده است که ذخیره بالای آهن با افزایش خطرات آسم همراه است. ما در این مطالعه نتوانستیم هیچ تفاوتی در آهن بین دو گروه پیدا کنیم. ویتامین D از طریق خاصیــت ضد التهابی و آنتی اکسیدانی بر سیستم ایمنی بدن تأثیر می گذارد. در بعضی از مطالعات از نظر ویتامین D ،سرم تفاوت معنی داری بین کودکان ســالم و کودکان دارای خس خس عود کننده وجود ندارد. در یک مطالعهدیگر مشخص شد که سطح سرمی ویتامین D در بیماران مبتلا به آسم به طور قابل توجهی پایین بود. اگرچه در مطالعه حاضر میزان ویتامین D در گروهآســم پایین بود و از نظر آماری معنی دار نبود اما بین TAS و ویتامین D در کودکان آسم رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. برخی مطالعات حاکی از آناست کهD3(OH) 25 بر روی آسم مزمن تأثیر مثبت دارد و در کودکان مبتلا به آســم نقش حفاظت ازعفونت های تنفسی مکرر را دارا می باشد که این موضوع از نتایج ما حمایت می کند. گفته می شود که D3(OH)25در تولید آنتی اکسیدان نقش دارد و بنابراین ممکن است در مبارزه با استرس اکسیداتیو که در اثر التهاب ناشی از آسم تولید می شود ، تأثیرداشته باشد. عواملی که باعث افزایش ظرفیت تولیدآنتی اکسیدان می شــوند، می توانند اثرات مضر التهاب در آســم را از بین ببرند. برخی از مطالعات نشان می دهد که کمبود ویتامین D با تشدید آسم در نوجوانان مرتبط است.

در خاتمه ، مطالعه ما نشــان داد كه سطح سرمیكــودكان مبتلا به آســم از نظــر ظرفیت آنتي اكســيدان کل (Total antioxidant capacity) ســلنيوم ، روي و كــروم دچار کاهش بــوده و از سطح بالای مس ، وضعيت اكسيداتيو کل (Total oxidative status ) و شاخص استرس اكسيداتيو (Oxidative stress index ) برخوردار می باشند. ما پیشنهاد نمودیم که مکمل سلنیوم، روی و کروم باعث کنترل بهتر حملات می شود و می تواند در
درمان استفاده شود و تعدیل آنتی اکسیدان هایپلاسما نیز ممکن اســت اثر مفیدی در پیشرفت آسم داشته باشد.