مکمل vitamin Dبعد از سال دوم زنـدگـی

0
1380

کميته تغذيه و انجمن آلماني طب کودکان و نوجوانان با همکاري کارگروه غدد درون ريز کودکان در سال 2011 مقاله اي را در مورداثرات ويتامين D در دوران کودکي منتشر نمود.در اين مقاله متابوليسم ، اثرات و توصيه به مصرف ويتامين D مورد بحث قرار گرفت. از آن جمله گزارشي است که نشان مي دهد، مصرف ويتامين D باعث افزايش مناسب مواد معدني در سيستم اسکلتي مي شود و از ابتلا به بيماري ريکتز در 12 تا 18 ماه اول زندگي جلوگيري مي کند.

Vitamin D supplementation after the second year of life
Joint position of the Committee on Nutrition, German Society for Pediatric and Adolescent Medicine (DGKJ e.V.), and the German
Society for Pediatric Endocrinology and Diabetology (DGKED e.V)
Thomas Reinehr,Dirk Schnabel,Susanne Bechtold-DallaPozza, Christoph Bührer,et al.
Molecular and Cellular Pediatrics (2019) 6:3

مطالعات نشان داده اند که غلظت ويتامين D اغلب در کودکان بالاي دو سال اندازه گيري مي شود. در اين حالت ،مقدار کل 600 واحد در روز، حاصل سنتز خود بدن به وسيله نور خورشيد و مصرف طبيعي در نظر گرفته مي شود.
انجمن تغذيه آلمان ،مصرف روزانه 800 واحد را از سن دو سالگي توصيه مي کند. از آنجا که بسياري از کودکان در آلمان در به ميزان متناسب ويتامين D دريافت نمي کنند، اين موضوع مورد بحث است که چه زماني ،مکمل ويتامين D، بايد از ميزاني که در 12 تا 18 ماه اول زندگي مورد استفاده قرار مي گرفت، فراتر برود.
ويتامين D ،نه تنها بر روي سيستم اسکلتي اثر مثبت دارد بلکه تصور مي شود از بيماري‌هاي خود ايمني مانند ديابت نوع يک ،اختلال توجه، اختلال بيش فعالي ،آسم برونشيال، MS، سرطان ها و بيماري هاي مرتبط با سبک زندگي مانند چاقي ، ديابت نوع دو، فشار خون بالا و نارسايي قلبي جلوگيري مي کند. با اين حال، مصرف مکمل ويتامين D در کودکان بالاي دو سال، به ويژه با سطح سرمي پايين ويتامين D مورد بحث است.

دوز کافي ويتامينD ( معادل 600 تا800 واحد در روز) از شاخصه هاي درماني گسترده اي برخوردار بوده و بعيد است عوارض جانبي ايجاد نمايد. بحث در مورد اينکه چه گروهي از کودکان و بزرگسالان بايد مکمل ويتامينD مصرف نمايند همچنان ادامه داشته و توصيه هاي ذکر شده بر اساس آخرين مطالعات شکل گرفته است.
با توجه به بحث و گفتگو در مورد اين که کدام يک ازکودکان و نوجوانان بايد مکمل ويتامين D را بعد از سال دوم زندگي دريافت کنند، توصيه هايي براي مصرف مکمل ويتامين D براي اين محدوده سني بر اساس مطالعات مروري به روز رساني شده است.

ويتامين D و بيماري هاي اسکلتي

ريکتز، عنوان يک بيماري کمبود ويتامين D است و در مورد تشخيص و درمان آن از سال 2011 در انجمن هاي بين المللي بحث شده است.علاوه بر اين در مورد ارتباط بين تراکم استخوان و ويتامين D نيز بحث شده است اما مطالعات زيادي براي اثبات رابطه معني دار بين تراکم استخوان ومصرف ويتامين D مورد نياز است. به عنوان مثال مطالعه Young Heart در سال 2009 نشان داده است که تراکم استخوان ساعد در دختران 12 تا 15 سال با سطح سرمي ويتامين D طبيعي به طور قابل توجهي بالاتر از تراکم استخوان ساعد در دختران با غلظت ويتامين D سرمي پايين تر از نقطه هدف بود. در پسران اين رابطه يافت نشد.
تجزيه و تحليل ثانويه داده ها نشان داده که تراکم استخوان ساعد دختران ارتباط نزديکي با آمادگي قلبي تنفسي آن ها داشته که به نوبه خود مربوط به ورزش در فضاي باز بود. بنابراين ارتباط بين سطح پايين سرمي ويتامين D و تراکم استخوان ساعد مي تواند به طور غير مستقيم با ورزش در فضاي باز در ارتباط باشد. سطح پايين سرمي ويتامين D (هورمون آفتاب) مي تواند يک نشانگر براي عدم فعاليت در خارج از منزل باشد. افزايش فعاليت در فضاي باز ممکن است بر ميزان ويتامين D سرم و تراکم مواد معدني استخوان ها تاثير داشته باشد. در حقيقت، نويسندگان نتيجه گرفتند که افزايش فعاليت بدني باعث افزايش تراکم استخوان مي شود. در اين مطالعه اثر مثبت ويتامين D بر تراکم استخوان دختران قابل اثبات است،اين اثر در دختراني که به طور منظم ويتامين D، مصرف نکرده‌اند ،معني دار نبود.

از تجزيه و تحليل مطالعات مي توان نتيجه گرفت که مصرف مکمل ويتامين D در کودکان سالم تراکم استخوان را بهبود مي بخشد. همچنين ممکن است در کودکان با غلظت سرمي پايين ويتامين D، اثر مثبت داشته باشد.

ويتامين D و بيماري هاي خارج اسکلتي

کمبود ويتامين D نه تنها با اختلالات اسکلتي بلکه با بيماري هاي مختلف ديگري نيز همراه است. بيشتر اين ارتباطات بر اساس مطالعات اپيدميولوژيک است.
مثال ديگر از مطالعات مربوط به بيماري هاي خارج اسکلتي ، ارتباط بين ويتامين D و شيوع ديابت نوع اول (T1DM) است.
درکشور فنلاند ، کاهش دوز مکمل ويتامين D از IU 2000 در روز در سال 1965 به IU 400 در روز درسال 1995، با افزايش شيوع T1DM همراه بود.
از سال 2006 ،هيچ افزايش ديگري در بروز T1DM رخ نداد. بنابراين فرض شد که مصرف مکمل ويتامين D مي تواند خطر ابتلا به T1DM را تا 30٪ کاهش دهد.
اين نشان مي دهد که يک رابطه معني دار بين غلظت سرمي ويتامين D و خطر ابتلا به T1DM وجود دارد.
تأثير مثبت مکمل ويتامين D بر آسم برونشيال در کودکان در آزمايشات مختلفي نشان داده شد.
مکمل ويتامين D در کودکان مبتلا به آسم برونشيال ،منجر به کاهش قابل توجه تشديداين نوع آسم و دفعات بستري در بيمارستان در کودکان مبتلا به آن، شده است .
تأثير ويتامين D بر آسم برونشيال به کاهش فراواني عفونت هاي حاد تنفسي فوقاني منجر مي شود . در يک مطالعه، 169 کودک 6 تا 12 ساله در ماه هاي زمستان IU 1200 ويتامين D در روز دريافت مي کردند ، در حالي که 137 کودک در همان سن، دارونما دريافت مي کردند ، در نتيجه شيوع آنفلوانزا A در گروه مداخله، به طور قابل توجهي پايين بود.
يک مطالعه ديگر نشان داد که در کودکان بين 8 تا 12 سال ، تعداد بيماريهاي تنفسي فوقاني گزارش شده در گروه مداخله (مصرف IU 300 شير غني شده با ويتامين D در ماه هاي زمستان) به طور قابل توجهي کمتر از کودکاني بود که مکمل ويتامين D مصرف نکرده بودند
يک مطالعه ديگر در 354 کودک 1 تا 5 ساله هيچ تفاوتي بين مکمل ويتامين D با دوز بالاتر(IU 2000 در روز) ومکمل ويتامين D با دوز پايين (IU 400 در روز ) براي عفونت هاي ويروسي سيستم تنفسي فوقاني در ماه هاي زمستان نشان نداد.
تجزيه و تحليل داده ها و مطالعات نشان داد که مکمل ويتامين D در فشار خون شرياني منجر به کاهش اندک فشار خون دياستوليک (2 ميلي متر جيوه= mmHg) مي شود اما در کاهش فشار خون سيستوليک موثرنيست .

پيشنهادات

  • در دوران کودکي و بزرگسالي ،مقادير کافي ويتامين D، باعث افزايش جذب کلسيم روده و در نتيجه سلامت استخوان مي گردد.
  • علاوه بر ويتامين D موجود در شير مادر يا شير خشک، يک مکمل ويتامينD خوراکي (400 تا 500 واحد در روز) براي نوزادان تا دومين تابستان زندگي نوزاد ،توصيه مي شود.
  • بسته به زمان تولد نوزادان، مصرف مکمل ويتامين D به مدت يک تا يک سال و نيم توصيه مي شود زيرا در طول تابستان با افزايش قرارگيري در معرض اشعه فرابنفش ويتامين D سنتز مي شود .
  • ميزان دريافت روزانه ويتامين D براي نوزادان نارس که در بدو تولد کمتر از 1500 گرم وزن دارند، 800 تا 1000 واحد در روز در چند ماه اول زندگي است.
  • مقادير کافي ويتامين D (وابسته به نور، سنتز درون بدن و جذب روده) براي کودکان بزرگتر از يکسال، نوجوانان و بزرگسالان، 600 تا 800 واحد در روز است.
  • فعاليت هاي منظم در فضاي باز براي کودکان نه تنها باعث بهبود سنتز ويتامينD مي شود بلکه منجر به اثرات مثبت بيشتر بر سلامتي مي شود.
  • قرار گرفتن در معرض نور خورشيد ، وضعيت ويتامين D بدن را بهبود مي بخشد و همچنين ورزش در فضاي باز باعث افزايش رشد توده استخواني مي شود.
  • قرار گرفتن در معرض نور خورشيد بين فصل بهار و تابستان، حداقل دو بار در هفته، بين 10 صبح تا 3 بعد از ظهر به مدت 5 تا 30 دقيقه موثرترين شکل براي بهبود وضعيت ويتامين D بدن است.
  • بازي کردن در فضاي باز با سر، بازو و پاهاي بدون پوشش براي توليد ويتامينD در کودکان و نوجوانان کافي است.
  • کودکان و نوجوانان بايد هفته اي يک يا دو بار به طور مرتب ماهي هايي سرشار از ويتامين D مصرف کنند. مصرف ماهي به دلايل مختلف به جذب ويتامين D کمک مي کند.
  • نشانه هايي وجود دارد که مکمل ويتامين D مي تواند خطر ابتلا به عفونت را کاهش دهد اما اثر آن هنوز به طور کامل اثبات نشده است.
  • آزمايش بي هدف بررسي غلظت سرمي ويتامين D در کودکان سالم و بدون علايم کمبود ويتامين‌ D توصيه نمي شود.گروه هاي در معرض خطر کمبود ويتامين D شامل کودکان و نوجوانان با بيماري‌هاي مزمن خاص و علايم مرتبط با کمبود است. در اين موارد مصرف مکمل ويتامين D (500 تا 1000 واحد در روز) مي تواند به عنوان پيشگيري کننده به خصوص در ماه هاي زمستان مفيد باشد.
  • غلظت سرمي ويتامين D ( کمتر از 20 نانوگرم) نشانه اي براي مصرف مکمل ويتامينD نيست مگر اين که عوامل خطر ديگري نيز وجود داشته باشد.

جمعيت کودکان در معرض خطر کمبود ويتامينD

نوزاداني که به طور انحصاري از شير مادر تغذيه مي شوند، بدون استفاده پيشگيرانه از ويتامين D
نوزادان ، کودکان و نوجوانان داراي:
اختلالات سوء جذب يا سوء هضم (به عنوان مثال بيماري سلياک ، بيماري کرون فيبروز کيستيک)
بيماريهاي التهابي مزمن (به عنوان مثال بيماري التهابي روده)
بيماري مزمن کليوي
بيماري مزمن کبدي
مصرف دائمي دارو با موادي که متابوليسم کلسيم يا ويتامينD را تحت تأثير قرار مي دهند (به عنوان مثال داروهاي ضد صرع ، داروهاي ضد ويروسي ، ضدقارچ يا درمان با گلوکوکورتيکوئيد با دوز بالا که مانع از جذب کلسيم روده شده و باعث تحريک دفع کلسيم توبولي مي شود)
در معرض آفتاب بسيار کم ، براي مثال کودکان و نوجواناني که به طور مزمن بي تحرک هستند.