انجمن توراسیک آمریکا گایدلاینهای بالینی تشخیص ویز پایدار را در نوزادان منتشر کرد. این دستورالعملها در American Journal of Respiratory and Critical Care Medicine منتشر شده است. گروه هدف توصیههای جدید متخصصان اطفال و پولمونولوژیستهای اطفال هستند و راهنمای بالینی جدیدی را برای ارزیابی تشخیصی ویزینگ در اطفال ارایه میدهد. این انجمن معتقد است جای خالی این دستورالعملها در حوزه درمانی اطفال به شدت احساس میشد و با انتشار گایدلاین جدید، پزشکان راهنمایی برای بالین یافتهاند.
کمیته علمی مذکور سنتز شواهدی را در مورد تستهای تشخیصی انجام داد که پزشکان بهطور معمول از آنها در مدیریت ویزینگ اطفال استفاده میکنند اما به مواردی محدود شدند که بحثبرانگیز بوده یا ارزش نامشخصی داشتهاند. آنها ویزینگ نوزادی را به صورت «اپیزودهای عودکننده یا مداوم از ویزینگ در نوزادان کمتر از 24 ماه سن» تعریف کردند.
براساس نظر نویسندگان، اگرچه ویزینگ در اطفال شایع و گسترده است، دادهها در همه زمینههای گایدلاین با نواقصی روبرو بودند. آنها اذعان دارند که نتوانستهاند هیچ کارآزمایی بالینی بزرگی را بیابند که تعاریف و نتایج سازگار را با هدف آنها داشته باشد. به همین دلیل، کمیته علمی مذکور تاکید دارد که توصیههای منتشر شده مشروط بوده و لزوما نمیتوانند به عنوان استاندارد مراقبت استفاده شوند.
برای نوزادان مبتلا به ویزینگ پایدار، علیرغم درمان استاندارد با برونکودیلاتورها، کورتیکواستروئیدهای استنشاقی، یا کورتیکواستروئیدهای سیستمیک، کمیته علمی چندین تست تشخیصی را پیشنهاد میدهد که پزشکان باید آنها را در نظر داشته باشند.
پزشکان باید از برونکوسکوپی فیبرواپتیک قابل انعطاف برای بررسی راه هوایی استفاده کنند، خصوصا به علت آنکه نشان داده شده حدود یکسوم موارد ویزینگ اطفال دلیل ابنورمالیتیهای آناتومیک دارد که تمایل دارند خودبهخود محدود شده یا با جراحی اصلاح شوند.
این گایدلاین توصیه میکند از لاواژ برونکوآلوئولار برای تائید یا رد عفونت باکتریال در راههای هوایی پائینی در این دسته از بیماران استفاده شود. اگرچه آنها اذعان دارند که لاواژ برونکوآلوئولار یک روش تهاجمی است و نیاز دارد که بیمار آرامبخش دریافت کند، اگر مزایای آن را درنظر بگیریم، میتوان گفت بر خطراتش برتری دارد.
پزشکان باید به جای انجام upper gastrointestinal series یا Gastrointestinal scintigraphy، از pH مانیتورینگ ازوفاژیال 24 ساعته استفاده کنند، زیرا نسبت به دو روش قبلی، کمتر تهاجمی است و زمان کمتری میبرد و بیمار را با اشعه مواجهه نمیدهد.
پزشکان باید همچنین بررسی عملکرد بلع را با ویدئو – فلوئوروسکوپ در نظر داشته باشند، زیرا اگر بدعملکردی بلع تشخیص داده شود، برنامه درمانی دربرگیرنده تغییرات در نحوه غذا دادن میشود که خود حدود 90 درصد کاهش در آسپیراسیون ایجاد میکند.
برای نوزادان بدون اگزما که علیرغم درمان استاندارد، مبتلا به ویزینگ پایدار هستند، این کمیته علمی توصیه میکند پزشکان نباید از اجتناب غذایی تجربی استفاده کنند، زیرا شواهد موجود پیشنهاد میکنند که تاثیری بر تواتر ویزینگ ندارد.
به هرحال، آنها توصیه میکنند باید مطالعات بیشتری انجام شود تا مزایای اجتناب غذایی در زیرگروهی از بیماران که ایمونوگلوبولین ـ E مثبت به آنتیژنهای غذایی هستند، مشخص شود.
نویسندگان این گایدلاین توصیه میکنند تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود آیا تستهای عملکردی ریوی که از Raised-volume rapid thoracoabdominal compression استفاده میکنند، مزیت بیشتری از ارزیابی بالینی به تنهایی برای مدیریت نوزادان با ویزینگ پایدار، علیرغم درمان استاندارد، دارد یا خیر.
با توجه به موارد فوق، نویسندگان تاکید دارند که، این گایدلاین علاوه بر کمک به پزشکان اطفال یا ریه اطفال برای ارزیابی نوزادان مبتلا به ویز پایدار یا عودکننده، به شناسایی حوزههای تحقیقاتی نیز کمک میکند تا مدیریت این دسته از بیماران ارتقا یابد.