اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) یک اختلال عصبی رشدی شایع در کودکان است که در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان با شیوع تخمینی 5 تا 7 درصد در بین فرهنگ ها رخ می دهد ADHD در پسران شایع تر از دختران است که در آن عوامل ارثی و عوامل پیش از تولد و پری ناتال نیز دخیل هستند، اگرچه علت قطعی آن ناشناخته باقی مانده است. شیوع ADHD با افزایش سن کاهش مییابد، حداقل نیمی از کودکان مبتلا به این اختلال در بزرگسالی علائم خود را خواهند داشت . این وضعیت می تواند به شدت بر سلامت روان و تحصیلات تأثیر بگذارد، زیرا که منجر به رفتارهای ضد اجتماعی و اختلال در عملکرد شخصی می شود و خطر مرگ و میر را افزایش می دهد. معمولاً فرض میکنند که کمبود دوپامین/نوراپی نفرین در این افراد وجود دارد، اگرچه علت شناسی این وضعیت پیچیدهتر است.
علت ADHD پیچیده و چند عاملی است، اگرچه تصور میشود رژیم غذایی، تغذیه و ناهنجاریها در متابولیسم LCPUFA نقش اساسی دارند، توسعه ADHD احتمالاً شامل طیف وسیعی از عوامل ژنتیکی، اجتماعی، رشدی، دوران بارداری، محیطی و تغذیه ای است. کمبودهای تغذیه ای، از جمله کمبود روی، سلنیوم، متیونین و اسیدهای چرب امگا 3، با نقص در انعطاف پذیری نورون ها در کودکان مبتلا به ADHD مرتبط بوده است. کمبود فسفولیپیدها با اختلالات در ساختار و عملکرد عصبی مرتبط است، به ویژه در طی رشد اولیه، کمبود رژیم غذایی در اسیدهای چرب ضروری و فسفولیپیدها در دوران کودکی ممکن است خطر ابتلا به علائمADHD را افزایش دهد. استراتژی های تغذیه ای اضافی ممکن است شامل مکمل روغن ماهی، یا خوردن غذاهای غنی از اسیدهای چرب ضروری، و همچنین مکمل با ویتامین B6 و منیزیم یا L-theanine برای بهبود برخی از جنبه های کیفیت خواب باشد .
بیماران مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی به سه زیر گروه طبقه بندی می شوند:
- predominantly inattentive
- predominately hyperactive-impulsive
- combined hyperactive-impulsive and inattentive
برای تشخیص این اختلال، کودک باید بیش از 6 ماه تا درجه اي که بیشتر از سایر کودکان هم سن باشد، علائم داشته باشد.
علائم ADHD شامل مشکلات در توجه و تمرکز، کنترل رفتار و بیش فعالی است. علائم اغلب منجر به عملکرد ضعیف در مدرسه می شود و اغلب بر روابط خانوادگی فشار وارد می کند. برای همه کودکان بی توجهی، تکانشگری یا بیش فعالی گاهی اوقات طبیعی است، اما برای کودکان مبتلا به ADHD، این علائم شدیدتر است.
درمان مرسوم ADHD شامل مداخلات رفتاری و داروهای محرک و ضد افسردگی است. داروهای محرک مانند متیل فنیدات عملکرد انتقال دهنده عصبی دوپامین و نوراپی نفرین را تقلید می کنند و نشان داده شده است که علائم ADHD را در اکثر کودکان بهبود می بخشد. با این حال، 20 تا 30 درصد از کودکان به این دسته از داروها پاسخ نمی دهند یا به دلیل عوارض جانبی قادر به تحمل آنها نبودند. عوارض جانبی ممکن است شامل اضطراب، نوسانات خلقی، از دست دادن اشتها، بی خوابی، افزایش فشار خون و ضربان قلب و در دوزهای بالاتر، حتی روانپریشیهای پارانوئید باشد. داروهای ضد افسردگی سطح انتقال دهنده های عصبی را در مغز افزایش می دهند. با این حال، عوارض جانبی بالقوه متعددی با این داروها همراه است. در نتیجه عوارض جانبی بالقوه منفی داروهای رایج ADHD، والدین به دنبال جایگزین های طبیعی برای مدیریت علائم هستند.
جایگاه فسفاتیدیل سرین در ADHD :
فسفاتیدیل سرین (PS) یک ماده مغذی فسفولیپیدی طبیعی است که بیشتر در اندام هایی با فعالیت متابولیک بالا مانند مغز، ریه ها، قلب، کبد و ماهیچه های اسکلتی متمرکز است. PS عمدتاً در لایه داخلی غشای سلولی قرار دارد و دارای انواع عملکردهای تنظیمی و ساختاری منحصر به فرد است. فعالیت گیرندهها، آنزیمها، کانالهای یونی و مولکولهای سیگنالدهنده را تعدیل میکند و در کنترل سیالیت غشاء نقش دارد . PS به عنوان یکی از مهم ترین مواد مغذی مغز در نظر گرفته می شود که به طور مفید بر سیستم های انتقال دهنده عصبی متعددی مانند استیل کولین، دوپامین، سروتونین و نوراپی نفرین تأثیر می گذارد. نشان داده شده است که PS با فعال شدن محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال ناشی از استرس در هنگام مواجهه با یک عامل استرس زای فیزیکی مقابله می کند. در دانشجویان جوان سالم، مکمل PS منجر به افزایش عملکرد ذهنی در طی یک آزمون حساب دیفرانسیل و انتگرال و افزایش دقت روی جايگاه توپ گلف و کاهش استرس قابل توجه در بازیکنان گلف شد
مکمل PS به طور قابل توجهی معیارهای ADHD تعریف شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM-IV-TR) را در طول زمان و در مقایسه با دارونما، پس از مصرف مکمل بهبود بخشید.
علاوه بر این، PS به طور قابل توجهی بیتوجهی و بیش فعالی-تکانشگری را بهبود بخشید.
حافظه عملكردي از شبکههای سلولهای هرمی قشر جلوی مغز (PFC) ناشی میشود که فرض میشود اطلاعات مربوط به کار را حتی زمانی که محرکها دیگر وجود ندارند، حفظ میکنند. عملکردهای شناختی PFC زمانی که در معرض استرس قرار می گیریم یا زمانی که خسته می شویم، از بین می روند. هنگام مواجهه با یک استرس خفیف، حافظه عملكردي ممکن است مختل شود . بسیاری از انتقال دهنده های عصبی و تعدیل کننده های عصبی (دوپامین، سروتونین، استیل کولین، گلوتامات، نوراپی نفرین) به عملکرد شناختی PFC کمک می کنند.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که مکمل 200 میلی گرم PS به مدت 2 ماه به طور قابل توجهی علائم ADHD و حافظه شنوایی کوتاه مدت را در کودکان بهبود می بخشد.
تاثیر اسيد هاي چرب امگا 3/6 در ADHD :
اسیدهای چرب غیراشباع با زنجیره بلند (LCPUFA) و به ویژه اسیدهای چرب امگا 3 برای دهه ها مورد توجه قرار گرفته اند. آنها تنظیم کننده های کلیدی انتقال دهنده های عصبی مغز هستند که همگی نقش مهمی در پیشگیری و درمان اختلالات عملکرد روانی و رفتاری دارند (EPA) و (DHA) دو اسید چرب هستند که به شدت در مغز متمرکز هستند و اثرات آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و ضد آپوپتوز را نشان میدهند و اینها به محافظت از نورون کمک میکنند .
اسید چرب امگا 6 گاما لینولنیک اسید (GLA) همچنین در تولید اسید آراشیدونیک (ARA) که به وفور در مغز وجود دارد، مهم است . یک متاآنالیز اخیر نشان داد که ترکیب اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 (EPA و GLA) به بهبود علائم بی توجهی در کودکان مبتلا به ADHD کمک می کند . لیپیدهای مغز در غشای سلولی نیز به عنوان رسانه های سیگنالی عمل می کنند و از عملکرد انتقال دهنده های عصبی با اسیدهای چرب امگا 3 که تصور می شود نقش کلیدی در این امر ایفا می کنند که ممکن است در پیشگیری از اختلالات اضطرابی کمک کند، حمایت می کنند. تحقیقات آزمایشگاهی همچنین مشخص کرده است که اسیدهای چرب امگا 3 ممکن است به روشی مشابه با داروهای ضد روان پریشی احتمالاً با تأثیر بر گیرنده های مغز و کمک به بازگرداندن تعادل اکسیداتیو عمل کنند.
کمبود امگا 3 باعث تغییر سیستم های دوپامینرژیک و سروتونرژیک می شود و به طور بالقوه گیرنده های مغزی را در مناطق خاصی از مغز تغییر می دهد . EPA و DHA به عنوان «اسیدهای چرب ضروری (EFAs)» در نظر گرفته میشوند که باید از منابع غذایی یا مکملها دریافت شوند، زیرا بدن انسان نمیتواند به مقدار کافی آنها را بسازد . نسبت اسیدهای چرب (امگا-6 : امگا-3) که برای مسیرهای آنزیمی یکسان تکمیل میشوند نیز میتوانند بر انتقال عصبی و تشکیل پروستاگلاندین تأثیر بگذارند، که هر دو در حفظ عملکرد طبیعی مغز بسیار مهم هستند . علاوه بر این، از آنجایی که ذخیرهسازی اسیدهای چرب امگا 3 محدود است، برای به دست آوردن سطوح مناسب به یک منبع خارجی دائمي نیاز است.
تعدادی از مطالعات وضعیت LCPUFA را در افراد مبتلا به ADHD اندازه گیری کرده اند. یک مطالعه انجام شده بر روی بزرگسالان جوان (3/22 تا 3/24سال) نشان داد که نسبت اسیدهای چرب امگا 3 در فسفولیپیدهای پلاسما و گلبول های قرمز خون شرکت کنندگان ADHD در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل توجهی کمتر بود، در حالی که سطح اسیدهای چرب اشباع شده بالاتر بود. تحقیقات دیگری نشان داد که در حالی که نوجوانان مبتلا به ADHD مقادیر مشابهی از اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 را نسبت به گروه شاهد مصرف می کنند، وضعیت DHA آنها به طور قابل توجهی پایین تر بود که نشان دهنده تفاوت های متابولیکی در مدیریت اسیدهای چرب در افراد مبتلا به ADHD است. به طور مشابه، کارآزمایی دیگری نشان داد که نسبت اسیدهای چرب اشباع و چند اسيد چرب غیراشباع به ترتیب در کودکان مبتلا به ADHD بیشتر و کمتر بود، در مقایسه با گروه شاهد که باز هم نشان دهنده تفاوت در مقطع لیپیدی است .
در مجموع، تعداد فزاینده ای از شواهد بالینی ثابت شده نشان می دهد که مکمل های غذایی با استفاده از امگا 3/6 PUFA ممکن است به تقویت درمان های معمولی ADHD کمک کند. تحقیقات انجام شده در مکزیک در موسسه ملی بهداشت با کودکانی که MPH تجویز شده و اسیدهای چرب امگا-3/6 مصرف میکنند، نشان میدهد که آنها به دوز کمتری از داروی تجویزی نیاز دارند و عوارض جانبی مرتبط با دارو کمتری را تجربه میکنند . به طور مشابه، کار دیگری نشان داده است که مکمل امگا 3/6 مشکلات رفتاری و یادگیری را در کودکان مبتلا به ADHD که به تنهایی نسبت به درمان MPH مقاوم بودند، کاهش میدهد RCT دیگری به این نتیجه رسید که EPA یک گزینه درمان مکملی بیخطر در کودکان ADHD با کمبود امگا 3 است که میتواند برای زیرگروههای ADHD که کمتر به درمانهای محرک پاسخ میدهند مفید باشد . بررسی های اخیرهمچنین به این نتیجه رسیده اند که به ویژه دو گروه بیمار می توانند از اسیدهای چرب امگا 3 بسیار بهره مند شوند : اولین مورد آنهایی هستند که دارای ADHD خفیف هستند که مکمل های امگا 3 می توانند جایگزین داروهای محرک شوند. دومین مورد، آنهایی است که دارای ADHD شدید هستند که مکملهای امگا 3 میتوانند میزان مصرف داروهای محرک را کاهش دهند و به نوبه خود علائم ناشی از عوارض جانبی داروها را کاهش دهند .
جالب توجه است، مجموعه ای از مصاحبه ها در مورد تجربیات درمان نشان داد که بیش از نیمی (52٪) از والدین بی میلی اولیه نسبت به محرک های روانی را ابراز کردند. هنگامی که کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD از محرک های روانی استفاده کردند، 73 درصد به طور همزمان از سایر درمان ها استفاده کردند. این یافته ها نشان می دهد که والدین نگران استفاده فرزندان خود از محرک های روانی هستند و به دنبال گزینه های درمانی همراه هستند.
با توجه به دوز، نسبت 9: 3 : 1 EPA (558 میلی گرم) به DHA (174 میلی گرم) و GLA (60 میلی گرم) در چهار مطالعه استفاده شد . در بزرگترین و طولانی ترین مطالعات، این با بهبود بیش فعالی و تکانشگری و کاهش علائم به ویژه در زیرگروه ADHD بی توجه و آنهایی که دارای اختلالات رشد عصبی همراه بودند همراه بود. سایر کارها با استفاده از 635 میلی گرم EPA و 195 میلی گرم DHA نیز به بهبود قابل توجهی در نمرات ADHD منجر شد . در مجموع، به نظر می رسد که دوزهای بالاتر اسیدهای چرب برای ایجاد اثرات قابل اندازه گیری مورد نیاز است. نسبت امگا-6 به امگا-3 در مطالعات و به خصوص نسبت ARA/DHA نیز ممکن است بر نتایج مطالعه تأثیر داشته باشد، زیرا این امر برای سیالیت غشاء مهم است .
از آنجایی که گلبول های قرمز به مدت 120 روز در بدن زنده می مانند، آزمایش های مکمل کمتر از 12 هفته (84 روز) ممکن است برای تشخیص تغییرات در ترکیبات LCPUFA کافی نباشد . به همین ترتیب، از آنجایی که تصور می شود گردش اسيد چرب در مغز در کودکان 6 تا 12 ساله نسبتاً کم است، ممکن است به دوره های طولانی تری از مکمل ها و/یا دوزهای بالاتر برای اصلاح محتوای اسیدهای چرب در سیستم عصبی مرکزی نیاز باشد. . همچنین باید در نظر داشت که برخی از مطالعات از ابزارهای مختلفی برای ارزیابی علائم ADHD، معیارهای توجه و مقیاس های بیش فعالی استفاده کردند که برخی از آنها ممکن است حساس تر از دیگران باشند.
در نتیجه، ADHD یک اختلال عصبی-رشدی ناتوان کننده است که می تواند به شدت بر رفتار کودکان و جوانان، سلامت روان، تحصیلات و زندگی اجتماعی/خانوادگی تأثیر بگذارد. در حالی که داروهای معمولی در مدیریت علائم ADHD نقش دارند، شواهد آزمایش شده بالینی جدید نشان میدهد که برنامههای مکمل امگا-3/6 و فسفاتیدیل سرین میتوانند یک درمان کمکی امیدوارکننده در این افراد باشد همچنین به نظر می رسد که والدین به دنبال درمان های مکمل برای فرزندان خود هستند تا در کنار درمان های سنتی از آنها استفاده کنند.